خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . با صدای خشن و زمخت
2 . با عصبانیت
[قید]
gruffly
/ˈɡrʌfli/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more gruffly]
[حالت عالی: most gruffly]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
با صدای خشن و زمخت
1."Hello," he said gruffly, "what do you want?"
1. او با صدای خشک و زمخت گفت: «سلام، چی میخواهی؟»
2
با عصبانیت
با پرخاش، با بداخلاقی
1."You drive," Casey gruffly told Jack.
1. "کیسی" با عصبانیت به "جک" گفت: «تو رانندگی کن.»
تصاویر
کلمات نزدیک
gruff
gruesome
gruelling
grueling schedule
grueling
grumble
grumbler
grumbling
grumpily
grumpy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان