خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دم دست
2 . قابلاستفاده
[صفت]
handy
/ˈhændi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: handier]
[حالت عالی: handiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دم دست
نزدیک، دردسترس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دم دست
informal
1.Always keep a first-aid kit handy.
1. همیشه یک جعبه کمکهای اولیه دم دست داشته باشید.
2.Have you got a pen handy?
2. خودکار دم دست داری؟
2
قابلاستفاده
سودمند، بهدردبخور
informal
مترادف و متضاد
useful
1.This bag will be handy for carrying my books.
1. این کیف برای حمل کردن کتابهایم قابلاستفاده خواهد بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
handwritten
handwriting
handstand
handsome
handshake
handyman
hang
hang about
hang around
hang back
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان