خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تاسیساتچی
[اسم]
handyman
/ˈhændiˌmæn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تاسیساتچی
خدمتکار ساختمان
1.Our handyman is a 60 years old woman.
1. تاسیساتچی ما یک زن شصت ساله است.
تصاویر
کلمات نزدیک
handy
handwritten
handwriting
handstand
handsome
hang
hang about
hang around
hang back
hang glider
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان