خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جلد گالینگور
[اسم]
hardcover
/ˈhɑːrdkʌvər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جلد گالینگور
جلد سخت، جلد اعلا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جلد سخت
گالینگور
1.hardcover books
1. کتاب های جلد گالینگور
2.It was published in hardcover last year.
2. آن کتاب سال گذشته با جلد سخت چاپ شده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
hardboard
hardball
hardback
hard-working
hard-won
harden
hardened
hardline
hardliner
hardly
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان