خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سختی
[اسم]
hardness
/ˈhɑːrdnəs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سختی
سفتی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سختی
سفتی
صلابت
محکمی
مترادف و متضاد
toughness
softness
1.It will soon be possible to design materials that approach the hardness of diamonds.
1. بهزودی طراحی مادههایی که به سختی الماسها نزدیک باشند، ممکن خواهد شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
hardly ever
hardly
hardliner
hardline
hardened
hardship
hardware
hardware store
hardwood
hardworking
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان