خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ابزار حمل آجر
[اسم]
hod
/hɑːd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ابزار حمل آجر
ناوه (بنایی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ناوه
1.to pick up a trowel or carry a hod for a living
1. بیل برداشتن یا ناوه حمل کردن برای پول درآوردن
تصاویر
کلمات نزدیک
hockey
hock
hobo
hobnob
hobnail boot
hodgepodge
hoe
hoffman
hog
hoggish
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان