خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تأخیر
2 . سرقت مسلحانه
[اسم]
hold-up
/ˈhoʊld ʌp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تأخیر
وقفه، تعلل، تعویق
معادل ها در دیکشنری فارسی:
انتظار
تاخیر
مترادف و متضاد
delay
1.There was a long hold-up on the highway.
1. وقفهای طولانی در بزرگراه وجود داشت [آن بزرگراه بهشدت ترافیک بود].
2.What's the hold-up?
2. تأخیر برای چیست؟
2
سرقت مسلحانه
دزدی مسلحانه
مترادف و متضاد
stick-up
1.There was a hold-up at the local supermarket yesterday.
1. دیروز، سرقت مسلحانهای در سوپرمارکت محله رخ داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
hold up
hold the road
hold the clutch down and put the car in reverse gear.
hold someone in high regard
hold somebody responsible for
holdall
holder
holding
holding company
hole
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان