خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرورش یافته در باغچه خانه
2 . بزرگشده و تربیتیافته در شهر محل تولد
[صفت]
homegrown
/ˌhoʊm ˈɡroʊn/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پرورش یافته در باغچه خانه
(محصول) خانگی
home-grown tomatoes
گوجهفرنگیهای خانگی
2
بزرگشده و تربیتیافته در شهر محل تولد
homegrown rock stars
ستارههای راک بزرگشده شهر تولدشان
تصاویر
کلمات نزدیک
homegirl
homecoming
homebuyer
homeboy
home-made
homeland
homeless
homeless people
homeless shelter
homelessness
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان