خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آدمکش
2 . (تمایل به) آدمکشی
[صفت]
homicidal
/ˌhɑːmɪˈsaɪdl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more homicidal]
[حالت عالی: most homicidal]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آدمکش
قاتل
a homicidal maniac
یک دیوانه آدمکش
2
(تمایل به) آدمکشی
قاتلانه
1.He had clear homicidal tendencies.
1. او تمایلات آشکار قاتلانه داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
homeworker
homework
homewards
homeward
hometown
homicide
homily
homing device
homing pigeon
hominy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان