خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ماه عسل
[اسم]
honeymoon
/ˈhʌn.i.muːn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ماه عسل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ماه عسل
1.We went to the Bahamas on our honeymoon.
1. برای ماه عسل به "باهاما" رفتیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
honeydew
honeycombed
honeycomb
honey bee
honey
honeysuckle
hong kong
honk
honker
honolulu
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان