خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بوق زدن (اتومبیل)
2 . صدا کردن غاز
3 . بوق (اتومبیل و ...)
4 . صدای غاز
[فعل]
to honk
/hɑŋk/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: honked]
[گذشته: honked]
[گذشته کامل: honked]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
بوق زدن (اتومبیل)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بوق زدن
مترادف و متضاد
hoot
1.Honking is prohibited near hospitals.
1. بوق زدن در نزدیکی بیمارستانها، ممنوع است.
2
صدا کردن غاز
[اسم]
honk
/hɑŋk/
قابل شمارش
3
بوق (اتومبیل و ...)
4
صدای غاز
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
honied
honiara
hong kong
honeysuckle
honeysucker
honker
honkey
honkie
honking
honky
کلمات نزدیک
hong kong
honeysuckle
honeymoon
honeydew
honeycombed
honker
honolulu
honor
honor roll
honorable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان