Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . آدم تندخو
[اسم]
hothead
/hɑthɛd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آدم تندخو
آدم زودجوش
informal
مترادف و متضاد
a quick-tempered person
1.He is such a hothead.
1. او خیلی آدم تندخویی است.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
hoth
hotfoot
hotelman
hotelkeeper
hotelier
hotheaded
hothouse
hothr
hotline
hotlink
کلمات نزدیک
hotfoot it out of somewhere
hotfoot it
hotfoot
hotelier
hotel management
hothouse
hotline
hotly
hotness
hotplate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان