خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . از کار افتادن
[فعل]
to incapacitate
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
از کار افتادن
ناتوان کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
incapable
incantation
incandescent light bulb
incandescent
incalculable
incapacitated
incapacity
incarcerate
incarceration
incarnate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان