Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . نامکرر
[صفت]
infrequent
/ɪnˈfrikwənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more infrequent]
[حالت عالی: most infrequent]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نامکرر
ناپیوسته
1.infrequent visits
1. دیدارهای نامکرر
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
infrequency
infrastructure
infrasonic
infrared therapy
infrared spectrum
infrequently
infrigidation
infringe
infringement
infringement of copyright
کلمات نزدیک
infrastructure
infrastructural
infrared
infraction
informer
infrequently
infringe
infringement
infuriate
infuriated
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
