خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیعدالتی
[اسم]
injustice
/ɪnˈʤʌstɪs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بیعدالتی
بیانصافی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اجحاف
بیداد
بیدادگری
بیعدالتی
ستم
مترادف و متضاد
inequity
unfairness
1.They were aware of the injustices of the system.
1. آنها از بیعدالتیهای نظام آگاه بودند.
2.We are committed to fighting against poverty and injustice.
2. ما متعهد شدهایم علیه فقر و بیعدالتی مبارزه کنیم.
life's injustices
بیعدالتیهای زندگی
تصاویر
کلمات نزدیک
injury time
injury
injurious
injured
injure
ink
ink-jet printer
ink-pad
inkjet printer
inkling
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان