خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیمار (بستری در بیمارستان)
[اسم]
inpatient
/ˈɪnpeɪʃnt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بیمار (بستری در بیمارستان)
مترادف و متضاد
outpatient
تصاویر
کلمات نزدیک
inorganic chemistry
inordinately
inordinate
inopportune
inoffensive
input
inquest
inquire
inquiring
inquiry
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان