خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دیوانه
2 . احمقانه
[صفت]
insane
/ɪnˈseɪn/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more insane]
[حالت عالی: most insane]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دیوانه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دیوانه
مترادف و متضاد
crazy
1.The prisoners were slowly going insane.
1. (آن) زندانیان داشتند آرامآرام دیوانه میشدند.
2
احمقانه
دیوانهوار، ناعاقلانه، غیرمنطقی
مترادف و متضاد
illogical
stupid
1.His plan was insane!
1. نقشهاش احمقانه بود!
تصاویر
کلمات نزدیک
insalubrious
inquisitor
inquisitiveness
inquisitively
inquisitive
insanely
insanitary
insanity
insatiable
inscribe
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان