[صفت]

insatiable

/ɪnˈseɪʃəbl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more insatiable] [حالت عالی: most insatiable]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سیری ناپذیر سیر نشدنی، ارضا نشدنی

معادل ها در دیکشنری فارسی: سیری‌ناپذیر
  • 1.an insatiable thirst
    1. تشنگی سیراب نشدنی
  • 2.The public seems to have an insatiable appetite for celebrity news.
    2. به نظر می رسد مردم اشتهایی سیری ناپذیر برای اخبار افراد مشهور دارند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان