[اسم]

inscription

/ɪnˈskrɪpʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سنگ‌نوشته کتیبه

معادل ها در دیکشنری فارسی: سنگ‌نوشته کتیبه
  • 1.There are no inscriptions or markings to identify the tombs.
    1. هیچ سنگ‌نوشته یا علامتی وجود نداشت که قبر ها را با آن شناسایی کنیم.
  • 2.There was an inscription carved over the doorway.
    2. بالای در یک سنگ‌نوشته حکاکی شده وجود داشت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان