Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سنگنوشته
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
inscription
/ɪnˈskrɪpʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سنگنوشته
کتیبه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سنگنوشته
کتیبه
1.There are no inscriptions or markings to identify the tombs.
1. هیچ سنگنوشته یا علامتی وجود نداشت که قبر ها را با آن شناسایی کنیم.
2.There was an inscription carved over the doorway.
2. بالای در یک سنگنوشته حکاکی شده وجود داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
inscribe
insatiable
insanity
insanitary
insanely
inscrutable
insect
insect bite
insect repellent
insecticide
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان