خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ذهنی
2 . فرهیخته
3 . (فرد) فرهیخته
[صفت]
intellectual
/ˌɪntəˈlɛkʧuəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more intellectual]
[حالت عالی: most intellectual]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ذهنی
فکری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ذهنی
عقلانی
عقلی
فکری
مترادف و متضاد
mental
1.I like detective stories and romances - nothing too intellectual.
1. من داستانهای کارآگاهی و عاشقانه دوست دارم؛ چیزی که زیاد فکری نباشد.
2
فرهیخته
خردمند، اندیشمند، روشنفکر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اندیشناک
روشنفکر
روشنفکرانه
1.She's very intellectual.
1. او بسیار فرهیخته است.
[اسم]
intellectual
/ˌɪntəˈlɛkʧuəl/
قابل شمارش
3
(فرد) فرهیخته
(فرد) اندیشمند، روشنفکر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اندیشمند
روشنفکر
1.The café was a meeting place for artists and intellectuals.
1. آن کافه، مکان ملاقاتی [پاتوقی] برای هنرمندان و روشنفکران بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
intellect
integrity
integration
integrated circuit
integrated
intellectual property
intellectualism
intelligence
intelligence officer
intelligence quotient
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان