خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مخل
[اسم]
interloper
/ˈɪntərloʊpər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مخل
مزاحم، فضول
مترادف و متضاد
intruder
unauthorized person
1.She felt like an interloper in her own family.
1. او در خانه خود احساس مزاحم بودن می کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
interlocutor
interlock
interlibrary loan
interjection
interject
interlude
intermarriage
intermarry
intermediary
intermediate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان