خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دفن
[اسم]
interment
/ɪnˈtɜːrmənt/
قابل شمارش
1
دفن
خاکسپاری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دفن
مترادف و متضاد
burial
تصاویر
کلمات نزدیک
intermediate
intermediary
intermarry
intermarriage
interlude
intermezzo
interminable
interminably
intermingle
intermission
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان