خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رابطه نزدیک
[اسم]
intimacy
/ˈɪntɪməsi/
غیرقابل شمارش
1
رابطه نزدیک
صمیمیت، رابطه خصوصی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خصوصیت
صمیمیت
1.The old intimacy between them had gone for ever.
1. رابطه ی نزدیک و قدیمی آنها برای همیشه از بین رفته بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
intifada
intestines
intestine
intestinal worm
intestinal
intimate
intimately
intimation
intimidate
intimidated
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان