مترادف و متضاد
character
description
sort
type
variety
kind of something
نوع از چیزی
What kind of music do you like?
چه نوع موسیقیای دوست داری؟
all/various/different/many kinds
همه نوع/انواع مختلف/متفاوت/زیادی
1.
The cabinet contained all kinds of strange things.
1.
آن قفسه پر بود از انواع چیزهای عجیب.
2.
There are different kinds of music.
2.
انواع مختلفی از موسیقی وجود دارد.
3.
They make vehicles that use two kinds of fuel - gasoline and diesel.
3.
آنها وسایل نقلیهای میسازند که دو نوع سوخت مصرف میکند؛ بنزین و گازوئیل.
kinds of things
همهجور چیز
They sell all kinds of things.
آنها همهجور چیز میفروشند.
the first of its kind
اولین در نوع خود
1.
Her travel company was the first of its kind.
1.
شرکت مسافرتی او اولین در نوع خودش بود.
2.
The school is the first of its kind in Britain.
2.
این مدرسه اولین در نوع خودش در بریتانیا است.
that kind of person
از آن نوع آدمها بودن
She isn't that kind of girl.
او از آن نوع دخترها نیست.
in kind
در نوع، در مدل
The regions differ in size, but not in kind.
مناطق در اندازه متفاوت هستند، اما نه در نوع.
that/this kind of thing
آنطور/اینطور چیزها
I need to buy paper and pencils, that kind of thing.
من باید کاغذ و مداد و از اینطور چیزها بخرم.
کاربرد واژه kind به معنای نوع
واژه kind به معنای "نوع" به گروهی از افراد یا چیزهایی میگویند که به گونهای به هم شبیه باشند، ولی تفاوتهای اندکی نیز با هم داشته باشند. همچنین به گونه یا گروه خاصی نیز kind گفته میشود. مثلا:
"three kinds of cakes" (سه نوع کیک)
".They sell all kinds of things" (آنها همهجور چیز میفروشند.)
"music of all kinds" (انواع موسیقی)
صفت kind به معنای "مهربان" به افرادی گفته میشود که به دیگران اهمیت میدهند، متین و دوستانه و دستودلباز هستند و تا جایی که بتوانند به مردم کمک میکنند.
صفت kind همیشه به انسان بر نمیگردد. به این مثالها نگاه کنید:
".Soft water is kinder to your hair" (آب معدنی با موهای شما مهربانتر است. [برای موهایتان بهتر است.])
".The weather was very kind to us" (هوا با ما خیلی مهربان بود. [هوا آن طور که میخواستیم بود.])