خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خانم
[اسم]
lady
/ˈleɪd.i/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خانم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آغا
بانو
خانم
علیامخدره
مخدره
مترادف و متضاد
woman
gentleman
1.Ladies and gentlemen, may I have your attention.
1. خانمها و آقایان، لطفا به من توجه کنید.
2.Ladies toilet
2. توالت [دستشویی] خانمها
تصاویر
کلمات نزدیک
ladle
ladies’ man
ladies' room
ladies and gentlemen!
laden
lady-in-waiting
ladybird
ladybug
ladykiller
ladylike
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان