خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دست زدن به چیزی یا کسی
[جمله]
lay a finger on
/leɪ ə ˈfɪŋgər ɑn/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دست زدن به چیزی یا کسی
1.Don't you dare to lay a finger on my pencil. Go get yourself!
1. نبینم جرات کنی دست به مداد من بزنی. برو برای خودت را بیاور!
تصاویر
کلمات نزدیک
lay
laxative
lax
lawyer
lawsuit
lay away money
lay down
lay down the law
lay foundations
lay off
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان