خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (شربت) لیموناد
[اسم]
lemonade
/ˌlem.əˈneɪd/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
(شربت) لیموناد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
لیموناد
1.There are both lemonade and iced tea in the fridge.
1. در یخچال هم لیموناد هست و هم چای سرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
lemon yellow
lemon sole
lemon meringue pie
lemon grass
lemon curd
lemongrass
lemonlike
lemony
lemur
lend
کلمات نزدیک
lemon-flavored
lemon yellow
lemon verbena
lemon squeezer
lemon juice
lemony
lemur
lena
lend
lend one's ear
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان