خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مواظب (چیزی) بودن
[فعل]
to look out for
/lʊk aʊt fɔr/
فعل گذرا
[گذشته: looked out for]
[گذشته: looked out for]
[گذشته کامل: looked out for]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
مواظب (چیزی) بودن
مراقب بودن، هوای کسی را داشتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هوای کسی را داشتن
1.Look out for Anna while I'm out.
1. وقتی که من بیرونم، مواظب "آنا" باش.
2.You should look out for yourself from now on.
2. باید از حالا به بعد مراقب خودت باشی.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
live off
live for
lie behind
lie ahead
leave to
match up
meet with
miss out
move along
muddle through
کلمات نزدیک
look out
look on the bright side
look on
look like the cat that swallowed the canary
look like
look over
look round
look the picture of health
look through
look up
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان