خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حلقه (طناب)
2 . جاده فرعی
[اسم]
loop
/lup/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حلقه (طناب)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حلقه
1.A loop of rope was tied round their wrists.
1. حلقهای طناب دور کمرهایشان بسته شده بود.
2
جاده فرعی
خطآهن فرعی
مترادف و متضاد
spur
توضیحاتی درباره loop
جاده یا خط آهنی که از مسیر اصلی جدا شده و دوباره به آن متصل میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
loony
loon
looking glass
looker
look up
loose
loose-fitting
loose cannon
loose end
loosely
کلمات نزدیک
loony
loon
looming
loom
looks
loophole
loose
loose box
loose cannon
loose change
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان