خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تهمت زدن
[فعل]
to malign
/məˈlaɪn/
فعل گذرا
[گذشته: maligned]
[گذشته: maligned]
[گذشته کامل: maligned]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تهمت زدن
بدگویی کردن
مترادف و متضاد
abuse
slander
1.She feels she has been much maligned by the press.
1. او احساس می کند که رسانه ها به او تهمت زده اند.
2.Those who malign him in this way are simply being dishonest.
2. آنهایی که اینگونه به او تهمت می زنند دارند دروغ می گویند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
maliciously
malicious mischief
malicious
malevolent
malefactor
malignant neoplastic disease
mall
mallet
mallow
malnourishment
کلمات نزدیک
maliciously accuse
maliciously
malicious
malice
malibu
malignancy
malignant
malinger
malingerer
mall
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان