خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نیمه پخته
[صفت]
medium-rare
/ˈmidiəm rɛr/
غیرقابل مقایسه
1
نیمه پخته
1.I like my steak medium-rare.
1. من استیک نیمه پخته دوست دارم.
2.medium-rare meat
2. گوشت نیمه پخته
تصاویر
کلمات نزدیک
medium-length
medium wave
medium
mediterranean
meditation
medium-sized
medium-term
medlar
medley
meek
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان