Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . مهاجر
2 . مهاجر
[اسم]
migrant
/ˈmaɪɡrənt/
قابل شمارش
1
مهاجر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مهاجر
1.Is he a migrant?
1. آیا او یک مهاجر است؟
[صفت]
migrant
/ˈmaɪɡrənt/
غیرقابل مقایسه
2
مهاجر
1.migrant birds
1. پرندگان مهاجر
2.migrant farm workers
2. کارگران کشاورزی مهاجر
تصاویر
کلمات نزدیک
migraine
mignon
mighty
might as well
might
migrate
migration
migratory
miguel
mike
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان