Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . اشتباه خواندن
2 . بد تعبیر کردن
[فعل]
to misread
/mɪsˈrid/
فعل گذرا
[گذشته: misread]
[گذشته: misread]
[گذشته کامل: misread]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
اشتباه خواندن
1.Perhaps she'd misread the note.
1. شاید آن یادداشت را اشتباه خوانده بود.
2
بد تعبیر کردن
1.Had she been completely misreading his intentions?
1. آیا او کاملاً مقاصد او را بد تعبیر کرده بود؟
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
misquote
misquotation
mispronunciation
mispronounce
misprint
misreading
misreckoning
misrelated
misremember
misrepresent
کلمات نزدیک
misquote
mispronunciation
mispronounce
misprint
misplaced
misrepresent
misrepresentation
miss
miss out
miss you
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان