خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خزه
[اسم]
moss
/mɔs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خزه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خزه
1.moss-covered walls
1. دیوارهای پوشیده از خزه
تصاویر
کلمات نزدیک
mosquito net
mosquito
mosque
moslem
moscow
most
most iranians eat beef and veal.
most of the time
most of them are commuters, like me.
most often
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان