خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نانخور
[اسم]
mouth to feed
/mˈaʊθ tə fˈiːd/
قابل شمارش
1
نانخور
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نانخور
تصاویر
کلمات نزدیک
mouth off
mouth
mousy
moustache
mousse
mouth-organ
mouth-watering
mouth-watering scent
mouthful
mouthpiece
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان