خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرجرئت
2 . مضطرب
[صفت]
nervy
/ˈnɜrvi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: nervier]
[حالت عالی: nerviest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پرجرئت
باشهامت
informal
مترادف و متضاد
brave
confident
1.She is really nervy.
1. او خیلی پرجرئت است.
2
مضطرب
پرتنش
informal
مترادف و متضاد
anxious
nervous
1.You seem quite nervy this morning.
1. امروز صبح خیلی مضطرب بهنظر میرسی.
تصاویر
کلمات نزدیک
nervousness
nervously
nervous system
nervous energy
nervous breakdown
nessie
nest
nest egg
nestle
nestling
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان