خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به خواب فرو رفتن
[فعل]
to nod off
/nɑd ɔf/
فعل ناگذر
[گذشته: nodded off]
[گذشته: nodded off]
[گذشته کامل: nodded off]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
به خواب فرو رفتن
چرت زدن
1.Grandma nodded off in her chair.
1. مامانبزرگ روی صندلیاش به خواب فرو رفت [مامانبزرگ روی صندلی خوابش برد].
تصاویر
کلمات نزدیک
nod
nocturne
nocturnal
nobody
noblewoman
node
nodule
noel
noise
noise pollution
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان