[صفت]

obstreperous

/əbˈstrɛpərəs/

قابل مقایسه

[حالت تفضیلی: more obstreperous] [حالت عالی: most obstreperous]

مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پر سر و صدا سرکش

مترادف و متضاد boisterous defiant noisy

1.Billy’s obstreperous behavior prompted the librarian to ask him to leave the reading room.

1. رفتار پر سر و صدای "بیلی" کتابدار را وا داشت تا از او بخواهد که اتاق مطالعه را ترک کند.
2.the boy is cocky and obstreperous.

2. این پسر مغرور و سرکش است.