خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به امانت
[عبارت]
on loan
/ɑn loʊn/
1
به امانت
به قرض (گرفته شده)
1.Both paintings are on loan from the city museum.
1. هر دو نقاشی از موزه شهر به امانت گرفته شدهاند.
تصاویر
کلمات نزدیک
on holiday
on hold
on hand
on good terms
on foot
on merit
on no account
on one's best behavior
on one's head
on one's heels
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان