خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بهار نارنج
[اسم]
orange blossom
/ˈɔːɹɪndʒ blˈɔsəm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بهار نارنج
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بهار نارنج
تصاویر
کلمات نزدیک
orange
orally
oral exam
oral
oracular
orange juice
orange squash
orangeade
orangutan
oration
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان