خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بهسمت بیرون
2 . ظاهری
3 . خارجی
[قید]
outward
/ˈaʊtwərd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بهسمت بیرون
مترادف و متضاد
inward
1.The windows opened outward.
1. پنجرهها بهسمت بیرون باز میشدند.
[صفت]
outward
/ˈaʊtwərd/
غیرقابل مقایسه
2
ظاهری
بیرونی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ظاهری
1.Mark showed no outward signs of distress.
1. "مارک" هیچ نشانه ظاهری از اضطراب بروز نداد.
3
خارجی
the outward flight
پرواز خارجی
تصاویر
کلمات نزدیک
outvote
outstrip
outstretched
outstay
outstanding performance
outward bound
outwardly
outwards
outweigh
outwit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان