خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چاق
[صفت]
overweight
/ˌoʊvərˈweɪt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more overweight]
[حالت عالی: most overweight]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
چاق
دارای اضافه وزن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
فربه
مترادف و متضاد
underweight
1.A number of medical conditions are due to being overweight.
1. تعدادی از بیماریهای پزشکی به خاطر چاق بودن است.
2.She was only a few pounds overweight.
2. او تنها چند پوند اضافه وزن داشت.
3.You don’t look overweight.
3. به نظر اضافه وزن نداری.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
overweening
overweary
overview
overvalue
overvaluation
overwhelm
overwhelmed
overwhelming
overwhelmingly
overwinter
کلمات نزدیک
overweening
overview
overvalue
overuse
overturn the original verdict
overwhelm
overwhelmed
overwhelming
overwhelming evidence
overwhelmingly
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان