خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیش از حد کار کرده
[صفت]
overworked
/ˌoʊvərˈwɜːrkt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more overworked]
[حالت عالی: most overworked]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بیش از حد کار کرده
1.We're overworked and underpaid.
1. ما بیش از حد کار میکنیم و کمتر از حد پول دریافت میکنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
overwork
overwhelmingly
overwhelming evidence
overwhelming
overwhelmed
overwrite
overwrought
oviparous
ovulate
ovulation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان