خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بدگمان
2 . فرد بدبین
[صفت]
paranoid
/ˈpærənɔɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more paranoid]
[حالت عالی: most paranoid]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بدگمان
دارای توهم توطئه
1.paranoid schizophrenia
1. فرد شیزوفرنی دارای توهم توطئه
2.She's getting really paranoid about what other people say about her.
2. او دارد واقعا درباره اینکه مردم درباره او چه می گویند بدگمان می شود.
[اسم]
paranoid
/ˈpærənɔɪd/
قابل شمارش
2
فرد بدبین
همه دشمن پندار
1.Kafka's characters are constantly terrified-though even paranoids have real enemies.
1. شخصیت های کافکا همیشه ترسیده اند - گرچه حتی همه دشمن پندارها هم گاهی واقعا دشمن دارند.
تصاویر
کلمات نزدیک
paranoia
paramount
paramor
paramilitary
parameter
parapet
paraphernalia
paraphrase
paraplegic
parasite
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان