Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . زائو
2 . زائو
[صفت]
parturient
/pˈɑːɹtʃɚɹˌiənt/
قابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
زائو
در حال زایمان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
زائو
[اسم]
parturient
/pˈɑːɹtʃɚɹˌiənt/
قابل شمارش
2
زائو
معادل ها در دیکشنری فارسی:
زائو
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
parturiency
parttime
partsong
parts inventory
parts department
parturition
party
party animal
party favor
party girl
کلمات نزدیک
partridge
partnership
partner
partly cloudy
partly
party
party leader
party political
party politics
parvenu
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان