خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صندلی مسافر (کنار صندلی راننده)
[اسم]
passenger seat
/ˈpæsənʤər sit/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
صندلی مسافر (کنار صندلی راننده)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
صندلی بغلدست راننده
تصاویر
کلمات نزدیک
passenger
passageway
passage
passable
pass up
passenger ship
passengers of iran air flight number 549 for tokyo are requested to proceed to gate number 6 for boarding.
passer-by
passerby
passing
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان