[اسم]

passerby

/ˌpæsər ˈbaɪ/
قابل شمارش

1 رهگذر عابر

  • 1.Police asked passers-by if they had seen the accident.
    1. پلیس از یک عابر پرسید آیا صحنه تصادف را دیده بود یا نه.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان