خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جریمه
2 . پنالتی (ورزش)
[اسم]
penalty
/ˈpenəlti/
قابل شمارش
[جمع: penalties]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جریمه
تنبیه، غرامت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تاوان
جریمه
جزا
عقوبت
مجازات
قصاص
کیفر
1.The penalty for travelling without a ticket is £200.
1. جریمه سفر کردن بدون بلیط 200 پوند است.
2.There'e a penalty clause in the contract.
2. یک بند تنبیهی [غرامتی] در قرارداد وجود دارد.
2
پنالتی (ورزش)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پنالتی
1.The referee awarded a penalty kick.
1. داور مسابقه یک ضربه پنالتی مقرر کرد [داد].
تصاویر
کلمات نزدیک
penalize
penal code
penal
pena
pen pal
penalty area
penalty kick
penalty shoot-out
penance
pence
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان