Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . پشتکار
[اسم]
perseverance
/ˌpɜrsəˈvɪrəns/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پشتکار
استقامت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
استقامت
پشتکار
مداومت
1.Through hard work and perseverance, he worked his way up to the top.
1. با تلاش زیاد و پشتکار او توانست خود را تا مراتب بالا ببرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
perseus
persepolis
persephone
persecutor
persecution complex
perseverate
perseveration
persevere
persevering
perseveringly
کلمات نزدیک
persecutor
persecution complex
persecution
persecute
perry
persevere
persia
persian
persian carpet
persian gulf
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان