Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پارسی
2 . پارسی (اهل پارس یا ایران)
3 . زبان فارسی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
persian
/ˈpɜːrʒn/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پارسی
فارسی، ایرانی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پارسی
فارسی
مترادف و متضاد
Farsi
1.a Persian carpet
1. یک فرش ایرانی
2.the Persian Empire
2. امپراتوری پارسی
[اسم]
Persian
/ˈpɜːrʒn/
قابل شمارش
2
پارسی (اهل پارس یا ایران)
ایرانی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پارسی
عجم
مترادف و متضاد
Farsi
1.Persians love to drink tea in the afternoons.
1. ایرانیها عاشق نوشیدن چای در بعدازظهرها هستند.
3
زبان فارسی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
زبان فارسی
فارسی
مترادف و متضاد
Farsi
1.Do you speak Persian?
1. آیا فارسی صحبت میکنید؟
2.I need to learn Persian.
2. من باید فارسی یاد بگیرم.
تصاویر
کلمات نزدیک
persia
persevere
perseverance
persecutor
persecution complex
persian carpet
persian gulf
persian-speaking
persimmon
persist
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان